بارداری اولم هم
درد داشتم شدید دکتر می رفتم رسم و دارو می پرسیدن باردار نیستی می گفتم نه اخه فقط یه بار شک کردم و اورژانسی رو خوردم
ده روز از موعدم رفت به همسرم می گفتم حتما کیست دردامم برا اونه اون می گفت شاید نی نی باشه منم الا و بلا می گفتم نه خیالم راححته
هیچی با اصرار همسرم بی بی زدم سر کار بودم زدم گذاشتم تو کشو و رفتم سر کارام اصلا نگاشم نکردم اخه می گفتم فقط واسه اطمینان شوهرم چون خودم مطمعن بودم سر ظهر در کشو رو باز کردم دیدم عه دو تا خط پر رنگ دیگه بدو بدو رفتم از دیدم دخملم تو دلمه وای یادش بخیر
ومنی که توعقدمو ترس ووحشت از باردارشدن دارم🤯
من دوبار باردار شدم دوبارشم ناخواسته
اولی هم که تو عقد باردار شدم دقیقا یکماه قبل عروسیم
در انتظار پریودی بودم تو کوه سر زمین کشاورزی کمک میکردم
ولی پریود نشدم
برگشتیم خونه روز بعدش مهمونی بودم سرراه بی بی چک گرفتم دوستم اصرار کرد بی بی چک بزنم
ساعت۱۰ شب بود رفتم زدم مثبت شد
ب شوهرم پیام دادم ولی ذوقی نشون نداد
روز بعد بی بی چک دوم رو سر صبح زدم مثبت شد
روز بعدش رفتم آزمایش دادم و ب شوهرم گفتم برگشتنی جواب آزمایش رو برام بیاره
آورد و جنگ بپا شد🥲💔از خونه بیرونم کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
