۳۸ هفته و ۶ روزم الان دیروز شوهرم ساعت ۱۱ رفته تا ۹ و نیم شب منم چون تنها بودم ترسیدم دردم بگیره سرراه ساعت ۱۱ گذاشت خونه بابام شب شام خوردیم اومدیم خونه سریع گرفت خوابید ازم راب.طه خواست بعدم گرفت خوابید بی توجه به من
امروزم ۷ صبح رفته تا ۸ شب شام خوردیم ساعت ۱۲ خونه اومدیم دید من نشستم رفت گرفت خوابید از صبح فقط ی بار زنگ زده بهم همش من بهش زنگ زدم نه پیامی نه هیچی اصلا صحبت چخبر چیکار کردی هیچی اومدیم ۱۲ خونه دید من نشستم رفت گرفت خوابید باز خودم رفتم پیشش دراز کشیدم رابطه خواست گفتم نه گرفت خوابید با اینکه بهش گفتم ناراحت گه بهم زنگ نزده پیام نداده و... ولی انگار نه انگار ی جوری پیچوند خوابید انگار براش مهم نبود فردا هم صبح ۸ میره تا ۹ شب
بعضی ها میگن من حساس شدم البته احساس افسردگی دارم ولی نمیدونم الان حق دارم ناراحت باشم یا نه