من سرقضیه تصادف و اون حرفی که بهم زد خیلی ناراحت شدم و دلم شکست و رفتم اتاقمون گریه کردم اومد گفت چیشده ؟ همین که پرسید هق هقم اوج گرفت و تو بغلش گریه کردم گفتم دلمو شکستی اولش گفت من بمیرم گریه نکن
بعد که اروم شدم گفت رفتی زدی به ماشین کسی خسته کوفته از سرکار اومدم رفتم اونجا ۳ تومن دادم بهش جای اینکه معذرت خواهی کنی بگی ببخشید اومدی گریه میکنی ؟ گفتم ۳ تومن چیه من که گفتم خودم میدم نذاشتی
گفت بحث پول نیست بحث اینه که میخوام بدونم اونجا چیکار داشتی ؟ کی گفت بری اون شهرک اون کوچه بن بست و گیر کنی بزنی ماشین یارو
من شوهرتم اینو دارم میپرسم تو ناراحتی چرا تو این وضعیت سوال جواب میکنم بعدشم گفت بهم خیلی لوس و بچه ای چیکارت کنم ؟؟؟؟ جای این که من رو درک کنی داری اینجوری میگی بهم طلبکاری تازه
بعدشم گفت حیف کفش نیستی کت شلوار نیستی عوضت کنم باید بسازم و بزرگت کنم تا خانومی یاد بگیری 😭
شما باشید ناراحت نمیشد اومد مثلا آرومم کنه ببینید چیا گفت بهم