بعد قهر های زیاد و طولانی ، امشب قرار بود باهم حرف بزنیم . گفت تکلیف رو باید مشخص کرد که بسازیم یا نابود کنیم .
شوهر من از گل نازک تر به من نمیگفت . اما امشب اینقدر سنگین حرف زد ... بهم حرف بد و فحش و.. نگفت اما لحن و کلماتش از فحش بدتر بود .
من زبونم تند و تلخه ، میدونم که لجبازم .
اما اونم خیلی کینه ایه. میگه میخواد حرف حرف خودش باشه . میگه باید از این به بعد تو هر چیزی دخالت نکنی