چندشب پیش خواستگاری خواهرم بود بعد پدر دوماد گفت شرط ضمن عقد اینه که دخترتون چادر سرش باشه همیشه بعد برگشت گفت دوستندارم مثل خواهرش ینی من بی حجاب و بی بند و بار باشه بعد پدرم گفت اگه اینطوریه بیایید دوستانه خداحافظی کنیم... اونام ترسیدن و جمعش کردن اخر سر هم داماد معذرت خواهی کرد ولی من واقعا بهم برخورد الان دو روز دیگه بله برون خواهرمه اصلا دلم نیس برم حتی عقدش هم نمیخوام برم شوهرم میگه بگذر ولی من نمیتونم ببخشم خیلی دلم شکست... پدرم میگه به خاطر خواهرت بیا (اخه خواهرم دیوانه وااااار عاشق پسرس) اینقدر ناراحتم حتی نمیخوام نه بله برونش نه عقدش شرکت کنم... ولی دلم میخواد یجا برینم بهشون 😏اگه اونموقع چیزی نگفتم چون خواهرم قسمم داده بود... بنظرتون چکار کنم؟؟؟؟؟ شما بودید چکار میکردید؟؟؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دانشجو داروسازی_می شود این تن و این وطن باهم مهاجرت کنند؟با آبادان و شیراز و تهران ومازندران . با تمام بند بند این نقشه با تمام ذره ذره ی این خاک برویم یه گوشه دیگر دنیاو سرود زندگی خوانیم.بر فراز قله ی فردا !.
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب