تازه یه بار دیگه تو اوج گرما نشسته بودم یه آقایی اومد دریچه کولر و زد سمت پسرا یه نگاهش کردم گفتم آقای فلانی ما هم هستیم ها نصفشو به سمت ما بچرخونید لبخند زد و رفت نشست سرجاش منم پاشدم رفتم رو صندلی و دریچه رو دادم سمت خانوما نشستم سر جام یهو پاشد رفت دوباره دریچه رو داد سمت خودشون البته بگم که دوستاش نخ میدادن بهش.منم یا کلاسورم پاشدم رفتم کولر و خاموش کردم نگام کرد نگاش کردم نگام کرد نگاش کردم گفتم بله؟جزوه مو گرفتم بالا گفتم جرات داری خاموش کن ،خاموش کنی زدم تو سرت😐دوستاشم از پشت نخ میدادن روشن کن،روشن کرد😐خدا منو ببخشه خدا میدونه چقدر کلاسورم سنگین بود 😑بعدش رفت دریچه رو درست کرد و نشست سرجاش😆دوستاش همش بهش میگفتن بشین سرجات وگرنه میگم فلانی بزنتت ها😑خدا از سر تقصیراتم بگذره.تازه آخر کلاس واستادن ازم معذرت خواهی هم کرد🤗و بعد خواستگاری😶😶😶
,,😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅😅😅😅😅😅😅🤭🤭🤭🤭 دختر تو خیلی شیطونی ،😂😂😂😂😂🤩🤩
اهاا الان یچی دیگم یادم افتاد یکبار من کارتمو جا گزاشته بودم به فروشنده گفتم همسرم حساب میکنه(من اصلا ازدواج نکردم) گفت همسرتون کیه برگشتم به یکی از پسرای دانشگامون گفتم عزیزم دستمو تکون دادم اون بنده خدام ساده دست تکون داد هیچی دیگه مجبور شد هزینه رو تقبل کنه:)))))