همسرم بدون نظر من با خانوادش هماهنگ کرده بود برا سفر یکروزه و در اخر به من گفت
کوچولومم متوجه شد که قراره بریم بیرون.
من با همسرم سر این موضوع که چرا اول با من هماهنگ نکردی بحثم شد فقط میخواستم بهش بفهمونم کارش بد بوده ولی قرار فردا رو کنسل کرد.از اینکه کنسل شد خوشحالم چون بهم خوش نمیگذشت ولی عذاب و جدان اینکه بچم صبح از خواب پاشه و ببینه نمیریم داره منو میکشه
خب ببریدش بیرون ی دوری بزنید
ببرش پارک
بخاطر بچه ت حالا به روز بخودت سخت میگذروندی. وای خدا بچه ها خیلی گناه دارن🥺
بیخیال کوچولو با بستنی وبازی حله
عیب ندارع ببرش خانه بازی یا پارکی جایی
وااا شوهرت برنامه چیده تو کنسل کردی منم بودم عذاب وجدان میگرفتم واییییی کوشولو بیچاره ضدحال میخوره ناراحت میشه🥺🥺
با عرض پوزش خودخواه هستید
برنامه جای دیگه بریز
البته طرفای ما هشدار هواشناسی دادن من که حاضر نیستم بیرون برم در عرض چند دقیقه ابر میاد یهو میباره شدید خطرناکه
برید پارکی جایی بچت تفریح کنه
مثل شوهرمن 😐شوهرمنم هرچی بگم بازکارخودشو میکنه بیخیال فردا میبریش پارک یادش میره
حالا یه روزه چی بوده که تو کنسلش کردی
عزیزم به نظر من اصلا بحث خود خواهی نیستا فک کن شوهرمن یه بار شدید پری بودم روز اولم بود بعد این آقا شبش با جاریم اینا هماهنگ کرده بود برن شمال اونم چی همه وخواهر برادرای جاری ومنم کلا حالم افتضاح ....منم نرفتم بعد تا یه ماه اخمو بود 😐خوب آدم نباید اول از خانومشم بپرسه ببینه میتونه برا نمیتونه بره
دست پیش بگیر که پس نیوفتی، ایشون اشتباه کرده ک با شما هماهنگ نکرده حالا قهرم میکنه؟!! اتفاقا خوب شد کنسل کرد تا دیگه تکرار نکنه و عادتش نشه، بچه رو هم ی جوری سرگرم کن ک یا توی خونه یا بیرون بهش خوش بگذره
