بچه ها واقعا دیگه کم اوردم بخدا نمیدونم چیکار کنم
4ماه دیگه میشه 4سال که بلاتکلیف هستیم،دیگه هردوتامون کم اوردیم ولی نمیتونیم بدون همدیگه نفس بکشیم، اونقدر وابسته همدیگه هستیم که هیچکی نمیتونه درکش کنه
بیشتر از 20بار اومده خواستگاری، دیگه ادمی نمونده که واسطه کنه تا بابامو راضی کنن حتی با همکارای بابام حرف زده ولی بابام مرغش یه پا داره، گاهی وقتا راضی میشه قبول میکنه ولی یهو میزنه زیر همه چی😥😭مثلا دفعه قبل چیزی نمونده بود که عقد کنیم یهو یچیزی رو بهونه کرد
یه چیزایی تو امضام نوشتم بخونید متوجه میشید🙃
الان عشقم گیرداده میگه باید فرار کنیم دیگه طاقت ندارم
بنظرتون چیکار کنم؟ چجوری جوابشو بدم که ناراحت نشه؟