تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍
منکه الان دوسال بایه شخصی رابطه دارم خوبه از همه نظر اما واقعا خسته شدم اخرش چیه والا نه حرفی ازدواج اگه قرار شناخت باشه دوسال و نیم کافی نیست ..نگرانم خانوادم بفهمن .بهش میگم اگه خانواده ها بفهمن چی میشه میگه گردن میگیزم بابا تو اگه بگیز بودی این دوسال میگرفتی نه اینکه ابرو ریزی بشه که بعدا بگی مجبور شدم
بگم که میگه شرایط ازدواج ندارم فعلا تصمیم ندارم زن بگیرم این حرفهاشه
دل سردد شدم ماهی یکباررهمو میبینیم از من 3 ساعت راه فاصله داریم .. الان خستم حیف هم دوستش دارم هم حیفم میاد ب رابطه دوساله اخلاقش دوست دارم با هم کلی تفاهم داریم اما حیف