دعوای شدید منو بابام بیاید بگید حق با کیه ۲۰ سالمه پیرم کرده تف کرد تو صورتم💔😏
هر نوع بد دهنی میکنه ب شوخی الان سر اینکه میخاستم از گوشی قبلیم شماره وردارم داداشم منو زد و دعوامون شد ی دیقه بلت نشد زیرشون بگردم بعد بابام عین این چی بگم اشکام همینجوری میریزه یهو قاطی کرد داد بلند فحش های رکیک ک چرا صبر نکردی برسیم خونه فلان هرچی از دهنش در اومد گفت تو سبکی شوهر نکردی و اینا من زیاد اخلاقم جالب نیس یکم زود رنجم بعد بابام میگ هرچی خواستی خریدم ۲۳ و نیم چن روز پیش گوشیمو خرید طلا دارم کمبود مالی ندارم ولی پول خوشبختی نمیاره بخدا . الان من بیشتر اوقات با ماشین های مختلف میرسونه باشگاه داداشم منو همشونم تروتمیز مدل خوب اما ی چشم اشکه یکی خون بهم آزادی نمیدن نمیزارن هیجا برم مامانم بدتر طرفداری شوهرش میکنه خون منو کردن شیشه میگم با دوستام برم کافه جایی میگن تو دنبال ج ن ده شدنی من ب اینا چیبگم خودمم چادری تاحالا دوست پسر نداشتم اصلا دلم خیلی گرفته الان دارم از مسافرت برمیگردم کلی گریه کردم بابام تف کرد تو صورتم سر هیچی هیچوقت نمیبخشمش اونقدر رو صورتمو دستام چنگ انداختم ک نگو اجازه مستقل شدن و درسم ندارم نگین فلان شو چون بابام پارانوئید داره شدیدا شکاک و بد دله نمیدونم چیکار کنم پرسیدم دختر خالم همش حسرت داشته های منو داره نمیدونه دلم خونه
