بچه ها میشه یه جواب کوتاه بهم بدین ممنونتون میشم

اگه بچه نداری درنگ نکن 

منم 

راهی ندارم میگم بی خیالش باشم و زندگی خودمو با بچه هام بکنم اما نمیشه چند وقت یه بار به هم می‌ریزم 

اینکه گفتی ته آرزوهام شد این ؟؟؟ 

سوال همیشگی منه

به نظر من عشق وقتی به وجود میاد که دو طرف از خصوصیات همدیگه لذت ببرن، مثلا من میخوام بچه رو بخوابونم اهنگ های هایده رو میخونم، صدامم بد نیست، حسرت به دلم موند شوهرم یه بار بگه به به چه خوب خوندی،ولی دریغ از یه واکنش،کلا من و شوهرم روحیاتمون سلیقه و علایق مون از هم دور شده، اوایل ازدواج بچه بودم فکر میکردم خیلی باهاش جور هستم، بعدا فهمیدم کلا با معیارهایی که تو ذهنم داشتم فاصله داره، الان سن و سالم بالا رفته کلا میگم فقط داریم زندگی میکنیم دیگه، مرد خوبیه ، سالمه، ویژگی های خوبی داره، ولی در کنار هم لذت نمیبریم راستشو بخوای، اوایل بهتر بود الان نه، هر چی هم حرف بزنیم فایده نداره، داره میگذره دیگه

سلام عزیزم، من قبلا تاپیکاتو میخوندم و از زندگیت یه چیزایی میدونم.درسته خیلی سختی کشیدی وقلبت شکسته،ولی لطفا سعی کن حالا که نمیتونی جدا شی و شوهرتم دیگه با اون زنه نیست بهش محبت کنی و رابطتون رو درست کنی .

دو راه بیشتر نداری .یا جدا شو یا زندگیتو درست کن غیر این باشه هم خودت اذیت میشی و هم بچه هات با داشتن مادری افسرده آسیب میبینن و هم همسرت خدایی نکرده بازم سمت صیغه و خیانت میره.

سلام

اسی من پیگیرت بودم چی شد بالاخره شر اون از سرت کنده شد یا نه؟