2777
2789
عنوان

از بدترین اتفاقای زندگیتون بگید .

| مشاهده متن کامل بحث + 570 بازدید | 66 پست

فوت پدرم بدترین و بدترین اتفاق زندگیم بود 

تو اوج جوونی پیرم کرد

دلم پر میکشه یبار دیگه بگم بابا🖤                                       زیرگروه آبی💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙    وزن شروع۸۰.   ۷۸,۸۰۰💙۷۷,۸۰۰💙  ۷۶،۷۰۰           وزن فعلی   ۷۵،۵۰۰💙      هدف اول۷۶🔓 هدف دوم ۷۲🔒هدف سوم۶۸🔒هدف چهارم۶۴🔒 هدف آخر۶۰💪  پروفایل سرگروه ها 💙چالش زمستونی💙تاپیک مانکن های زیبا    💙

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فوت مادر بزرگم برام خیلی سخت و دردناک بود. طلاقم تو سن کم برام خیلی سخت بود. ولی گذشت هر چند سخت گ ...

الهی عزیزم خدا همه رفتگانت رو بیامرزه 🖤

انشاءالله همیشه امید به زندگی خوب داشته باشی 

اخیرا نه ولی بدترین اتفاقی که افتاد فوت عموم و خالم بود

عموم و خالم باهم ازدواج کردن ماه عسل رفتن مشهد برگشتنی تصادف کردن خالم درجا فوت کرد ولی عموم رفت کما

یه هفته بعد به هوش اومد فهمید چیشده

بعد از مراسم چهلم خالم عموم خودشو تو حموم دار زد 😔

هیچکس جرأت نکرده بود بره بیارتش پایین بابام رفت

من ۳ سالم بود تصویر واضحی ندارم

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

تصادف پدرم ،وقتی شنیدم اون لحظه که از خونه تا بیمارستان رفتم خیلی وحشتناک بود

مامانم مشکل قلبی داره و یه بار خونه تنها بود و وقتی من برگشم خونه تا بی حرکت رو مبل نشسته چشاشم بستس و من هرچی صداش زدم جواب نداد،مرگو اون لحظه با چشای خودم دیدم خیلی ترسیدم خیلی ،اخرش نگو مامانم منو اسکل کرده و داره باهام شوخی میکنه ،اینقدر ترسیده بودم که تا یه ساعت بعد میلریزمو گریه میکردم ..

صبحی که خبر فوت مادربزرگمو دادن هم خیلی روز بدی بود

الهی عزیزم خدا همه رفتگانت رو بیامرزه 🖤 انشاءالله همیشه امید به زندگی خوب داشته باشی 

ممنون گلم.❤❤

مرسی عزیزم،،همچنین.🌹🌹

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//
الهی عزیزم خدا بیامرزتش خدا بهتون صبر بده 🖤

ممنون خدا رفتگان شماروهم رحمت کنه ،💔

کاربری 5توراخدا نی نی یار دیگه نترکون بزودی این جا تیکر بارداری نصب میشود انشاالله،🤰🤰🤰🐣بادعای شما دوستای گلم میشه برام صلوات بفرستید،❤️❤️ بعد از آسمونی شدن بابام امید دلم فقط باداشتن یه فرشته آسمونی میتونه دوباره من به این دنیا برگردونه،🥺🥺💔 خدایا میشه شبیه بابام باشه آخه خیلی دلم براش تنگ شده 

سال ۷۵ که ۲۳ سالم بود شوهرم ازدست دادم تصادف.  من ماندم وسه تا بچه قدو نیم قد تا الان دخترام ازدواج کردن خدا را شکر خوشبختن خودمم در استانه میان سالی هستم الهی شکر هزار مرتبه شکر تقدیر الهی دیگه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز