بله یکی از نزدیکانمون. ارتباط رو محدود کردیم و وقتی میبینیمشون سعی میکنیم صحبت در مورد مسائل شخصی نکنیم و کلا هکلام نشیم ولی باز به هر حال تاثیرشون تا چند روز باقیع
میشینم جلوشون ب اراجیفشون گوش میدم بعدم زنگ میزنم ابجیم یه دل سیر غیبت میکنیم دلم خنک شه
راسش با ادمای زیادی رفت و امد ندارم و حرفای بقیه ب یه ورمم نیست
تو رووووو خدااااا کتاب بخونید مسواک بزنید****بینهایت زندگی رو دوست دارم و میخوام تا جایی که میشه زندگی کنم. کاش هر چی خاک اموات شما هست بقای عمر من باشه.این فیلم را به عقب برگردان آن قدر که پالتوی پوست پشت ویترین، پلنگی شود که می دود در دشت های دور، آن قدر که عصاها پیاده به جنگل برگردند و پرندگان دوباره بر زمین.نه!به عقب تر برگرد. بگذار خدا دوباره دست هایش را بشوید در آینه بنگرد؛ شاید تصمیم دیگری گرفت.-گروس عبدالملکیان
معاشرتمو کم می کنم اگه مجبور به رفت و آمد باشم ، سعی میکنم حداقل مراوده رو داشته باشم
در دل هر سیبی دانه ها محدودند در دل هر دانه سیبها نامحدود ،روزگاریست عجیب دانه باشیم نه سیب طرف عینک نمیزد که نگن عینکیه جلوی پاشو ندید و خورد زمین از فردا بهش گفتن چلاق .... واسه ی خودتون زندگی کنین 🌱🌱🌱