سلام
بالاخره منم حاجت روا شدم اما بگم چطور؟
شب قدر رفتم تکیه یه گوشه نشستم از هممممه جا ناامید گفتم خدایا من هیچی نمیگم دعا هم نمیخونم نمازم نمیخونم حرفم نمیزنم امشب فقط نگا میکنم تو هم نگام کن
نه ریا نه فکر نه امید نه هیچی در وجودم نبود انگار در خلأ مطلق بود و از بعد اون شب معجزه تو زندگیم اتفاق افتاد گره کور زندگیم باز شد اونم عجیب
و تازه فهمیدم خدا از ما فقط خودمون رو میخواد نه نماز و عبادات ریاکارانه طلبکارانه ی ما رو
من حاجت روا شدم چون از همه جا ناامید شدم نه جوشن کبیر خوندم نه نماز اما خدا پذیرفت منو
خدایا شکرت خدایا مارو ببخش بخاطر همه ی منتایی که سرت میذاریم و همه ی نمک نشناسی هامون❤️