من.... مختلفه یکیشو هنوز نمیدونم انقدر که هرکی یه اسم میذاره براش 😂 عادت نکردماگه اینو بگم دروغه چون درد هیچ وقت طبیعی نمیشه و دردش هر روز بدتر میشه برای همین عادی نیست برات هر روز بیشتر از دیروز محدودیت داری و خودت میبینی دیگه توان خیلی چیزا رو بخوای هم نداری برای همین تن میدی به حرف دکترا و مثل پیری غذا های بی مزه میخوری و هیچ شور و هیجانی نداری مثلا دلم میخواد مثل قدیم برم باشگاه برم مسابقات دوباره برم کاراته ولی نمیشه و از پله ها هم بالا میرم میوفتمم هر روز نگرانم نکنه رشته ام رو بخاطر مریضیم از دست بدم و...و....و.... ولییییی حالم خوبه و خداروشکر خدا رو دارم شاید به فکر خودم صدامو نشنید یا خوب نشدم ولی دست گذاشت روی قلبم فاطمه ی زهرا و باهاش کنار اومدم از روزای جهنمی رد شدم و فقط به اونی که این متن رو میخونه میخوام بگم مثل بقیه نمیگم محدودیت نیست بیماری اتفاقا هست ولی قرار نیست بخاطر یک اتفاق آدمی در جهان بزرگ نشود ، هیچ چیز شانسی وجود نداره همه چی پشتش علت ، حکمت و هدایته پیداش کن و بدون دنیا سراسر رنجه زندگی یعنی هر روز به تجارب و حس های مثبت و منفیت اضافه بشه و باهاشون دست و پنجه نرم کنی❤🌱
خیلی حرف زدم ببخشید ولی تویی که تا اینجا خوندی بدون اتفاقی نبوده 💕
عیدتونم مبارک 😍💚🍰😘