پدرشوهر من که حتی پیچ هم عوض نمیکنه سرویس کولر هم مادرشوهرم انجام میده فکن شوهر من چی یاد گرفته .
سخت بود ده سال طول کشید تا کم کم  یاد گرفت 
بارداری اولم  که  زهر مارم کرد کمک که نمی کرد می گفت چرا خونه مامانم میری ظرف نمیشوری فلان کار نمی کنی .
اونا هم پر جمعیت  این نیست که بگی دوتا بشقاب بشوری تمام .
یا مثلا من بارداری دومم بود  خواهرشوهرم تازه زایمان کرده بود  بچه بزرگه اونو باید میبردیم پارک و .... که  به خواهر جدیدش حسودی نکنه و دلش نگیره  منکه حلال نمی کنم 
چون دختر من اون موقع ۳ سالش بود میدید باباش  دختر عمه شو میبره پارک اینم دلش می خواست بره  از طرفیم وابستگی به من داشت من مجبور بودم همراهی کنم 
و ....
اما کم کم  بهتر شد و فهمید  خانواده عزیز اما پاش بی افته فکر منفعت  شخصی خودشونن و این همسر هست که بخاطر زندگی و فرزند مشترک همراه  و غمخوار همیشگیشه