یه دختری بود سر کلاسمون همیشه با استاد در تعامل بود و همیشه دخترا و پسرای بی جنبه کلاس بهش تیکه مینداختن و میگفتن که این و استاد.... آره خلاصه
من اینکارو نمیکردم ولی حرفاشونو قبول میکردم با اینکه هیچ چیزی اینو ثابت نمیکرد
هفته قبل یهو دیدمش و بهش گفتم چقدر کفش آل استارت قشنگه بهت میاد شبش بهم تو تل گفت که تنها کسی که تو کلاس کاری باهام نداره تویی
خیلی از خودم خجالت کشیدم...
یکی از دوستامم میگفت که این دختره مشکل داره برای همین تعادل نداره اما دختر خیلی خیلی مهربونیه
من باور نمیکردم...
امروز برام یه بسته کوچولو باقلوا اورده بود برگشتنی با اینکه گلوم درد میکرد بغضم گرفته بود که چقدر عوضیم...
چون یاد خودم افتادم که با من تو دوران دبیرستان اینطوری رفتار میکردن....
نمیخوام بهش بگم که آره من حرفای پشت سرتو باور داشتم ولی میخوام براش جبران کنم چیکار کنم؟؟؟
تو این یه هفته هرجا باز ازش بدگفتن من گفتم نه خیلی دختر خوب و مهربونیه