از خیلی گذشته نمیگم که داستان درازه نادرشوهرمن دوساله باباش فوت کرده دائما در حال گریه کردنه میرع بیرون میچرخه خرید میکنع منو میبینه گریع یادش میاد این هیچ بعدمن هرگز هیچی نگفتم همش دلداریش دادم حتی شوعرم باهاش دعوا میکنع من پشت مادرشوهرمو گرفتم ولی اخلاقای خاصی دارن هی میخوام کنار بیام نمیشه من دخترم خیلی بد خوابه هستین بقیع و بگم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بعد یعنی اینکه تو ساعت مشخصی که خودش میگه نخوابه یا بد خواب بشه دیگه کلافه میشع پدرشوعرم زنگ زد دوبار نتونستم جواب بدم دخترم سرپام بود بعد دوباره برادر شوهر کوچیکم زنک زد بهش پیام دادم که نهال سر پام خوابیده و فلان بعد دیدم در ورودی زنگ خورد دیدم اومدن شیر اوردن ولی خیلی سرد برخورد میکنن چون جوابشونو ندادم