تو خواب میدیدم با دختر عمم و شوهرش رفته بودیم بیرون بعد اینا گفتن از ما عکس بگیر
دستای همو گرفته بودن منم عکس میگرفتم
داستیم از رو یه پل بزرگ رد میشدیم که شکسته بود ولی پایینش یه پل حدید ساخته بودن
ما بجای اینکه بیوفتیم رو پل جدید افتادیم کنار رودخانه
بعد منم موقهی که از ماشین پیاده شدم تا مچ پام یکم به اب خورد کثیف شد