سلام بچها یه بار زیر یه پست یه کامنت گذاشتم بچها براشون سوال پیش میاد میان میپرسن گفتم خودم پست بزارم توضیح بدم براتون درباره معجزه چله ی حق شناس ...۲سال پیش یهو یکی از عزیزترینام مریض شد بردیم دکتر و کلی ازمایش تشخیص دادن مبتلا به یه بیماری نادرشده و درمانم نداره و مادام العمره اصلا تاحالا اسمشم نشنیده بودن نابود شدم سیاه ترین‌روزای عمر‌بود خون گریه میکردم روزی که بردم ازمایشارو نشون دکتر بدم گفت متاسفنم همه چی نشون میده که مبتلاست واااای نصیب هیچ کس نکنه چقد گریه کردم‌دکتر دلش سوخته بود گفت قوی باش چاره ای نیست ولی مگه من میتونستم خوددار باشم اتیش گرفته بودم 😭
عزیزم بیماری شون چی بوده؟
لایکم کنید
خب بعد عزیزم
یه خوشگل لایکم کنه
بچها براتون مینویسم بعد سوالای همه رو جواب میدم
منم خیلی راجبش شنیدم
کسی برات انجام داد
حتما باید روز چهارشنبه شروع کنیم؟
هرکی منو لایک کنه امشب به حاجتش می رسه😍😍
اومدم خونه محرم بود روزای بدیو میگذروندم تو همین نی نی سایت دیده بودم چله حق شناس حاجت میگیرن ناامیدبودم گفتم میرم توچله حداقل دلم اروم‌بگیره روزای سختی بود
از عاشورا شروع کردم میخوندم😭باهر کلمه ای که خوندم خدارو التماس کردم این بارو بهم‌رحم‌کنه و اینجوری امتحانم نکنه
نوشتی لایک کن لطفا
روزای اول برای حاجتم میخوندم هر چی جلوتر میرفتم یه حال عجیبی داشتم انگار دیگه وابسته شده بودم خدارو احساس میکردم شبا دعای مشلول میخوندم خواهرم میگفت داری میخونی اشکال نداره ولی به حکمت خداهم توجه کن یه جوری نشه که تو بعد چله بااین دل شکسته که داری از خدا ناامید بشی ولی هرچی بیشتر میخوندم انگار خدا دستشو گذاشته بود تو دستم و من امیدوارتر میشدم
هرروزی که تموم میشد زیارتم و پامیشدم و پسرم میگفت مامان تمووووم؟ میگفتم اره چون نباید کسی تو این تایم باهامون حرف بزنه میگفتم اره تموم همون لحظه دلم تنگ میشد دوست داشتم فردابشه دوباره بشینم پاسجاده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
