۲۵ سالمه مجردم این آقا حدودا ۴۰ ساله مغازه موبایلی داره از دبیرستان میشناسمش محترم بود متشخص کاربلد و منصف همیشه محترمانه جویای درس و دانشگاه و خانواده بود از ۲ سال پیش با خانوادم آشنا شد خانوادمم ب عنوان یک مرد محترم میدوننش از قبل شمارم رو داشت ک البته اون خط خاموشه الان قبلا ممکن بود زنگ بزنی بارها جواب نده میگفت سرم شلوغ بود یا حتی شمارم رو سیو نداشت تا چند ماه پیش ک پرسید خاموشه گفتم آره دیروز مامانم نذری داشت گفت ببر براش با دیروز دومین باری بود ک پول نمیگرفت هرررچقدرم اصرار میکردم منم میذاشتم پای آشنایی چند ساله و خب اصلا لوده بازی و هیزی نکرده بود تو این سال ها دیروز ک رفتم بهم گفت شماره خودتو بهم بده منم بدون فکر بدی دادم بهش برداشت ی شماره از خودش نوشت گفت اینو داشته باش خط شخصیمه گفتم رو در مغازه هست یکی ک گفت نه این بهتره و باز پول نگرفت و گفت برو بهت پیام میدم بابت نذری هم تشکر کرد و سلام رسوند ب خانواده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.