امشب تو مهمونی عمه ها و دختر عمه هام تا تونستن بهم تیکه انداختن
نمیدونم انگاری لال شده بودم نمیتونستم جوابشون رو بدم
از بچگی همین طوری بودن منم ازشون میترسم همیشه تا تونستن از ما سو استفاده کردن و من و مامانم رو اذیت کردن
همه جوره از دختر عمه هام سر ترم ولی طوری رفتار میکنن انگار از دماغ فیل افتادن و اگه حرفی به من بزنن هیچ کس چیزی نمیگه در عوض من جرئت ندارم چیزی بگم همه میریزن سرم
بابام تو خونه که بهش میگم عمه هام اینطوری ان میگه تو هم جواب بده ولی به محض اینکه میخوام جواب بدم یا کاری کنم لالم میکنه من رو میشونه سر جام آخه این چه بابایی من دارم