با پسره کات کردم ک شاید زندگیم بهتر بشه
ی کم بهتر شد اما هیچوقت مث قبل نشد
دوسش ندارم نمیتونم ب هیچ عنوان باهاش رابطه داشته باشم عین ی رفیق میبینمش تو ی حالت بدیم اصلا
ب نامزدم گفتم خیانت کردم و دیگ نسبت بهم بدبین شده هر روز میکوبه تو سرم دیگ با هیچ دوستی در ارتباط نیستم هرجا میرم باید خانوادم باهام باشن نمیزاره دانشگاه برم نمیزاره سرکار برم از سرکارمم اومدم بیرون کلا دیگ هیچ جا نمیزاره برم
خانوادش فهمیدن ک من گفتم نمیخوام و ازشون ی فرصت چهارماهه خواستم گفتم شاید بهتر بشم تلاش کنم گفتم اگ تو این چهارماه درست نشدیم تصمیم بر جدایی میگیریم... نگم براتون ک بخاطر اینکه گفتم نمیخوام چقد کتک خوردم از داییم و وقتی فهمیدن خیانت کردم چ تحقرایی ک منو نکردن الان با خانواده مادری قطع ارتباطم و کلا خانواده پدری هم رفت و امد نمیکنم خودمو سه ماهه تو اتاق حبس کردم