بچه ها دیشب خونه مادرم بودم من داشتم جاروبرقی میکشیدم زنداداشم داشت ظرف میشست ، دیدم بابام وداداشم همش پچ پچ میکنن ، توجه ام جلب شد ولی خودمو زدم اون راه، بعد متوجه شدم داداشم میگه تو بکش جاروبرقی، زنداداشم اروم گفت روم نمیشه ، بعد دیدم بابام و داداشم اصرار دارن خسته شدی تو ظرف بشور ، یکماه قبل هم داداشم جلو زنداداشم و شوهرم گفت زن من از تو منظم تره که خیلی ناراحت شدم ، بعد جالبه جاروکشیدن من بقدری طول میکشه همه صداشون درمیاد تا زیر فرش هم جارو میکشم ، کلا برادرم همیشه میخواد زنش رو بزرگ کنه ، منم ناراحت شدم و قهر کردم شما بودید ناراحت نمیشدید؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ولش کن اهمیت نده بهش جوابش نده و هر وقت گفتن اینکارو کن بشون بگو من خوب درستش نمیکنم بزار زنت انجام ...
اره اتفاقا گفتم همینو ، گفتم بابا و مامان هر وقت دکتر میخوان برن من میبرم همیشه من کمک دستشونم از این به بعد تو و زنت برید کمکشون ، جالبه مامان و بابام طرف داداشم بودن