دو ماه دیگه یسال میشد که با همیم اما مثل اینکه قسمت نبود ، این اقا مهندسی برق میخونه اما بی اهمیت شده ب درس همش پی ولگردیه منم اینده واسم مهمه نمیتونم همینجوری با یکی ازدواج کنم که بیکار باشه خلاصه افتاده تو مجازی هی کار تلگرام و اینا هیچیم کاسب نمیشه منم عصبی شدم گفتم مگه قول ندادی درس بخونی و.. البته خیلی مودبانه گفتم خیلیییی خودمو کنترل کردم بعد اون گفت که حالا بعدا میخونم دیگه قاطی کردم گفتم بس کن دارم عصبی میشم گفت بشو فلان منم اصولا ادم خیلی عصبی هستم دیگه هر چی تونستم گفتم البته حرفام همه حق بود اخرشم گفت من با کسی که انقدر دل میشکنه عذرخاهی نمیکنه نمیمونم اخرشم گفتم میرم دیگه اسمتم تو ذهنم نمیارم خلاصه کات کردم همه جا هم بلاکش کردم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.