من دیشب مهمونی گرفتم و خانواده خودم و دعوت کردم چون ما کوچکترین عضو بودیم و آخرین نفر نوبتمون بود بیان خونمون واسه همین دیر شد دیروز مرخصی گرفتم و از صبح شروع کردم به پخت و پز چند مدل غذا درست کردم سوپ مرغ، تهچین مرغ، باقالی پلو با ماهیچه یه کوچولو هم شیرین پلو درست کردم برای قشنگی میز راستش به شوهرم از قبل نگفتم چیا میخوام درست کنم فک میکرد فقط باقالی پلو با ماهیچه اس خودم روز مهمونی بقیه رو بهش اضافه کردم چون خانواده ام کلا سالی یبار عید به عید میان خونم و سالهایی که کرونا بود هم که نیومدن واسه همین خواستم از نظر شام کم کسری نذارم و تنوع بدم خدا میدونه چقد زحمت کشیدم ولی وقتی میز و چیدم و نشستیم برای خوردن بابام از ثانیه اول شروع کرد به ایراد گرفتن🤐 در صورتیکه واقعا غذاها خوب شده بودن و ایراد که نداشتن هیچ واقعا عالی شده بود کلی ایراد گرفت مامانم هم مدام میگفت برا چی اینجوری میگی خیلی خوب شده که برادرم هم نظرش این بود غذا عالی شده شوهرم هم همینطور ولی بابام فقط ایراد گرفت تو ظرفش هم از هر چی برداشت نخورد و موند حتی سوپ هم تموم نکرد و اضافه آورد تو بشقابش تشکر کرد اما چه فایده هم دلم شکست هم تمام خستگی به تنم موند اصلا توقع همچین رفتاری نداشتم شوهرم آخر شب میگفت اگه یه برنج درست میکردی و یه کباب از بیرون میگرفتیم بابات بیشتر خوشش میومد بجای اینهمه زحمتی که کشیدی و تهش فقط ایراد گرفتن ناراحت شدم واقعا حق داشت اگه غذاها بدم بود که نبود نبابد جلو شوهرم اینهمه ایراد میگرفت خیلی خوردم کرد با کارش داشتم به مامانم میگفتم وقتی تو مهمونی کسی اینقد غذاشو اضافه میاره و نمیخوره توهین به صاحبخونه اس یعنی هیچی قابل خوردن نبود بعد گفت بقیه که همه خوردن بابات هم زیاد کشیده که زیاد اومده ولی چیزی از ناراحتی من کم نکرد....😔
تا حالا براتون پیش اومده که از طرف خانواده خودتون که اصلا توقع ندارید ضربه بخورید لطفا بدون توهین نظراتتون بدین ممنون