سلام دوستا اُمیدوارم حال دلاتون خوب باشه❤
بچها به کمکتو نیاز دارم به دقت بخونید بعد نظر بدید.
الان توضع میدم من یه سالو نیمه با یه پسره ک از دوستای داداشم بود، نامزد کردیم البته یه سال میشه عقدیم من قبلاً شناختی ازش نداشتم به اسرار خانوادم قبولش کردم البته چون اون منو دوست داشت بقول خودش عاشقم شده بوده.😐
حالا یه مدتی هس خیلی اذیتم میکنه همش ناراحتم میکنه البته بگم من یه خوره حساسم اینو خودشم خوب میدونه ولی بازم همون کارشو میکنه انگار براش مهم نیست😢 همه مشکل منم اینه ک بعدش نمیاد عذرخواهی کنه😑
مثلا همین امشب ازش ناراحت شدم سری اینکه داشتیم حرف میزدیم یکی دوستاش زنگ زد گفت یه لحظه جواب این بدم بهت زنگ میزنم.
بعد رفت ک رفت بعد دو ساعت بهم زنگ زده انگار ن انگار چیزی عصابم خورده داره عادی برخورد میکنه 😐
منم ک عصابم داغون شده بود گفتم حرفت تموم شد ؟😐 په تا الان کجا بودی ؟ میگه رفتم بخوابم خوابم نبرد بعد دوباره اومدم حرف بزنیم😑 بابا مگه من عروسکـِ خیمه شب بازیم با اینکه گفت یه لحظه زنگت میزنم حالا حتی بدون شب بخیر میخواسته بخوابه 😐
بعد چون خوابش نبرده دوباره بهم زنگ زده حالا بنظرتون حق ندارم ناراحت بشم یعنی این دلیل قانع کننده ی نیس برا ناراحت شدنم ؟😐
حالا اینم بگم بعد نمیاد بگه باشه اشتبا کردم ببخشید یادم رف یا هر چی 😑
بعد از شب تا الان صد بار زنگ زده آخرش جواب دادم پرو میگه چرا جواب نمیدی 😐بجاک اشتباهشو تلافی کنه
حالا شما بگید من زیادی حساسم الکی گیر میدم یا واقعاً رفتاراش رو مخه؟