همه چی عادت میشه مثل عادت کردن ....
***********
پشت میز نشستم و گفتم : دلم برای دوباره دیدنت تنگ شده بود، میدونم اشتباه کردم ولی تو بزرگی کن و ببخش ، میدونی من ... من دیدم بدون تو دنیا برام بی معنی
میدونم تو هم دوسم داری
پس این شانس از من نگیر
ی شانس دوباره به هر دومون بده
ی نیمچه لبخندی زد و خواست حرفی بزنه ک گوشی زنگ خورد
جواب داد و گفت : جانم بابایی
باشه بابا جون امدنی خونه میخرم
چشم ببین مامانت چیزی نمیخواد ...
خداحافظ
کلماتش مثل خنجر بود خنجری ک قلبم رو به نصف تقسیم کرد
ناباوری بهش نگاه کردم و گفتم شوخی؟
بدون ذره ای نگاه گفت
میدونی بعد از ی مدت همه چی باشه آدم عادت میشه
مثل عادت کردن به سختی های زندگی
عادت کردن به درد کشیدن و گریه های شبانه
مثل عادت کردن به رفتن تو ......