2777
2789

من ی دختر ۱۸ سالم ی پسر دایی دارم که دوسش داشتم حدودا ۱۲ ساله که از دور و توی خاطره هام دوسش دارم چن وقت پیش میخواستم بهش بگم ولی نگفتم چون کارای سرد میکرد و محل نمیداد شاید به خاطر اینکه من دختر محجبه ام ولی اون از دخترا محجبه خوشش نمیاد...امروز فهمیدم توی دانشگاه با کسی رابطه دارع    

من هنوز پشت کنکوریم خیلی هم نمیبینمش 

الان چطوری حال دله سوختم و خوب کنم کسی نمیدونه من عاشق این فرد شدم

خیلی تلاش کردم ببینمش ولی هر وقت برای دیدنش میرفتم از من دور میشد یعنی میرفت اتاقش یا از خونه میرف

دلم خیلی گرفته بعد ۱۲ سال توی خودم ریختم با کسی صحبت نکردم واقعا حالم خوب نیس نمیدونم چیکار کنم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

می‌دونم خیلی سخته تنها راهش اینه که بهش محل ندی اگه خودش بخواد میاد لازم نیس دنبالش بری بفکره درسات باش از رشته خوب قبول شو و بعدش شاغل منتتو هم میکشه

به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت...غصه هم میگذرد...

میدونی دوست خوبم این یه حقیقته الان خیلی کم کسی سمت دخترای محجبه میره مگه اینکه طرف خودشم خیلی مذهبی باشه همه از محدودیت و اینچیزا خسته ن بعدم فکر میکنن آدمای محجبه آدمای سفت و سختین اینو واقعا خودم حس کردم چون یه زمانی محجبه بودم ، بعدم شما سنت حساسه بذاز بری دانشگاه اونموقع ببین چقد کیس خوب هست خودت به خودت میگه چرا از فلانی خوشم میومد

خواهشا عقده ای ها ریپلای نکنن حوصله بگو مگو ندارم مرسی اه

عزیزم الان زن و شوهرم سخت بهم وابسته هستن .چه برسه شما که دوست هم نبودین نمیتونم درکت کنم .با کسی که حتی حجابتم قبول نداره حتی نمیدونه دوسش داری وابستش هستی.

بنظرم بزار همه چی همین طور پیش بره یعنی اگه کسیو دوست داره بره دنبال زندگیش.میدونم الان سختته .کمی بزرگتر شدی اونقدر جدی میشی که فقط دنبال انتخاب با عقلت هستی.

🌱🌱“اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک”🌱🌱اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲

من با خدا معامله کردم و گفتم فقط به خاطر خودت این آدمو رها کردم شرایط اون سخت بود و به خاطر خواهرش مجبور شد، از بچگی کنار هم بودیم ولی پاک و نجیب الان بعد بیست سال فهمیدم بابت اون معامله ضرر نکردم و کاملا خدا برام سنگ تموم گذاشت. صبر کلید بیشتر مشکلات آدمه.

و خدایی دارم که در این نزدیکی است.
ینی از شیش سالگی دوسش داشتی 

پسر داییم بود راستش اوایل فک میکردم بچه ایم دوستای بچگی و انکارش میکردم والی وقتی بزرگ تر شدم دیگه نتونستم نادیده بگیرمش حدودا ۸ ساله که دیگه به خودم دروغ نمیگم


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز