دیشب خواب دیدم ، تو خیابون پر بود از پرچم امام حسین مثل هیئت یا مساجد میریم تمام کوچه ها و خیابون قسمت دیوارش با پرچم ها پوشیده شده بودن بعد یه سری از بچه ها که تعدادشون خیلی کم بود حدود بیست تا در مقابل کل جمعیت داشتن پرچم ها رو آتیش میزدن من خیلی حال بد و غمگین پیدا کردم توی خواب اما اجازه و اختیار اعتراض نداشتم احساس میکردم اگر اعتراض کنم که چرا دارید پرچم آتیش میزنید خودمم آتیش میزدن احساسش خیلی عمیق بود
خیلی حال من بد کرده این خواب
🥺چه خواب عجیبی
تعبير خواب به دله ، هر چي كه بعد از بيدار شدنت فهميدي همونه . انشالله كه خيره
شايد فتنه هاي جديدي در راهه اما كشور ما مورد عنايت سيدالشهداست و اگر نظر ايشون و عنايتشون نبود تا الان كينه دشمنان ما ، مارو نابود كرده بود . اون بچه هاي كوچك به نظرم دشمنان اسلام هستن كه ميخان به خيال باطلشون با از بين بردن ارزشهاي ديني ما اسلام رو نابود كنن .
انشاالله که همینطور باشه ، من روز قبلش داخل یه مزون بودم که هم آقا هم خانم ها می‌تونستن برن اما فضا کلی بسته بود یه خانمی علاوه بر نداشتن روسری و مانتو یه نیم تنه تنش بود که کامل سوتین زیرش هم پیدا بود ،من و همسرم روزه بودیم همسرم بیرون مزون منتظر بود ما داخل رفتیم این رو هم بگم من از اون چادری سفت و سخت ها نیستم یه مانتوی معمولیم هی روی زبونم مزه مزه کردم بهش بگم حداقل از سینه ات محافظت کن دولا میشد برای لباس همه سینه هاشو می اومد بیرون اما واقعا ترسیدم که چیزی بگم چون توی مزون همه همینطوری بودن و من اصلا دوست ندارم باعث جر و بحث بشم اما خیلی پشیمون شدم گفتم کاش حتی بهش یه اشاره میکردم 😔
