بچه ها دیشب مهمون داشتیم یه بچه ی کوچیک۵ساله پسر دارن خیلی با ادب اروم بود اخرای مهمونی دیدم داره تو اینه با خودش و یه دوست خیالی حرف میزنه بین حرفاش فهمیدم اسم دوستش ثریاس مامانش گف تا به حال همچین اسمی به گوش بچه اش نخورده اسم های خودشون خیلییییی باکلاسه بعدش صداش کردم ببینم دوست خیالیش چه جوریه اول که به یه طرف نگاه میکرد و فرار میکرد میرفت واسه ابنکه باهام حرف نزنه اخرش مامانش زیر زبونشو کشید گف ثریا ادم خوبی نیس چون همه اش جیغ میکشه
بچه ها من خیلی چیزا تو خونه ام دیدم کلا از وقتی دختر خونه بودم اتفاقایی بود که طولانیه ولی دیشب واقعا ترسیدم از اینکه میگف جیغ میکشه