دیگه حالمو بهم زده خسته ام از دستش، دوسم داره میدونم، منم دوسش دارم،نیاز دارم ب محبتش،ولی حالیش نیس بارها باهاش حرف زدم ولی بازم کارخودشو میکنه و ب شوخی میگه مگه زن ذلیلم😑😏خونه پدرم دیر ب دیر میاد قیافه هم میگیره واسه بنده خداها ولی دم ب دیقه باید خونه مادرش باشیم ک دیگه قسم خوردم پامو تو خونش نمیزارم ۷ساله ازدواج کردم اصلا اینجوری نبود ۲ساله از این رو ب اون رو شده بعضی وقتا ازش متنفر میشم اصلا دوس دارم ازش جداشم این چه زندگی مزخرفیه قلبم شده پر عقده و کینه🥺😭