بچه به خدا گیرم چند وقته اصلا ندیدمش اصلااااا دلم داره میترکه آخرین بار آمدم با رفیقم برم سر ی دعوای کوچولو ی کبودی رو ارنجم افتاد بعد مادرم دیده دیگه بعد اون نمیزارع حتی ی قدم باهاش برم هرکاریم میکنم نمیزارع ن تنهایی ن با کسی برم بیرون توروخدا بگید چیکار کنم
یعنی هیچ راهیم نیست امروز برگشتم میگم برم ی ماسک بگیرم میگه هار شدی :)