اخه با هم مشکل داریم !مادرش اصرار کرد گفت بیاین دوساعت راه و اومدیم بعد شش ماه اینطوری میکنن ،جالبه پسرشو میگن خ دوسدارن و منم بعد از سه سال خاستگاری مداوم بدست آوردن !فضا سنگین بود بعد از شش ماه همینطوری منم برم تو گوشی که نمیشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اونوقت عکس العمل مادرش که اونهمه اصرار کرد چی بود؟؟ من به این دوست داشتنا اعتقاد ندارم با زبو ...
دقیقا ،فقط زبانن..هیچی وقتی ما رسیدیم جلو تلویزیون خودشو زده بود به خواب بعد بیدار شد یه کاسه شکلات و یه کاسه میوه گذاشت و همینطور نشست ..و جالب اینجا بود شوهرم میخواست شب خونشون بمونه ..میگفت ماشینم باید دم در خونه باشه همسایه ها نکن پسرش نمیاد سر بزنه..هم من هم شوهرم واقعا وقت سر خاروندنم نداریم ،بخوایمم زیاد نمیتونیم سر بزنیم