پدرو مادرش بچها برایش مهم ن اما من نه
ینی منو سگ توی خیابون دعوا مون بشه طرف سگ و میگیره اما من نه
بی محبته
اهمیت نداره چیزی میخوام یانه تاحالا نشده بگه چیزی لازم داری تازه اگر خواستم بارور باید پول بگیرم ازش
فقط موقع ر.ا.ب.ط.ه یکم خوب حرف میزنه اونم بعضی موقع من چون ا ز چ ها رده سالگی ازدواج کردم و محبت ندیدیم بد جور تشنه ی محبت ام اصلا لوس شدن و زنانگی یادم رفته شدم ی آدم خشک و سرد و جیغ جیغ و