بچه ها تازگیا میخوام رفتارم رو عوض کنم رفتار قبلم رو خیلی دوس داشتم خیلییی باهاش حال میکردم ولی باعث شده همسرم بار زندگی رو بندازه روی دوشم دائم قهر کنه ناز کنه کلا جامون عوض شده من مرد خونه ام اون زنه خونه فقط اون میره کار پول میاره منم بقیه امور زندگی رو انجام میدم ۵سال عقد بودیم شهرشون با ما یکی نیس الان ۱ساله عروسی کردیم تو این۵سال خیلی کم همو میدیدیم ۳ماهی۱بار اونم۱هفته
بهش میگفتم بریم بیرون بخدا تموم۱هفته رو تو خونه میبودم میگف اینجا که مثه شهر شما نیس یه شهره کوچیکه جادیدنی نداره میزدم اینترنت میگفتم پس اینجاها کجاس میگف بوووو ... و هزارتا دلیل که بیرون نریم منم قبول میکردم نمیخواستم تو اون۱هفته قهرودعوا داشته باشیم
دیشب نشستم عکساشو جمع کردم از تو گوشیش گفتم ۵سال اینجوری بهم گفتی اینجاها که با رفیقات رفتی ماله یه استان دیگه اس زد زیره خنده ولی واقعا دلم شکست گفتم خیلی عوضی وبیشعوری دیگه کاری باهات ندارم هیچی ام ازت نمیخوام و رفتم تو اتاق دیشب خیلی اومد سراغم ناز کشید ۱۰۰بار تا صب گف دوست دارم تا از دلم در بیاره تا صب چفت بغلش بودم صبم زدمش کنار اونم با قهر رفت کار
اینارو گفتم تا بدونین قضیه چیه الان میخوام عوض بشم دیگه نمیخوام هیچ کس برام مهم باشه نظر هیچ کس تو اولویت نیس دلم برای هیچ کس تنگ نمیشه حتی خانواده ام دیگه دنباله مهمونی و خنده و تفریح نیستم حتی دوری هم میکنم هرکی قهر کرد باهام به کتفم هرکی باهام موافق نبود به جهنم مستقل بودم ولی وابستگی عاطفی زیاد داشتم
عقیده ام این بود تا عزیزانم هستن از کنارشون بودن لذت ببرم
ولی دیگه نمیخوام عزیزی داشته باشم با همه حتی با خودمم قهرم دیگه میشم یه ادم سنگ و بی روح
خوبه؟به نظرتون این طوری بشم تا کجا ادامه میده این زندگی باهام