سلام
بچه ها من تقریبا ۱۹ سالمه. رشته و جایگاه خانوادگی و اجتماعیم هم خوبه. چند وقت پیش آقایی رو دیدم که بنظر متین و موجه میرسیدن. ایشون پزشک متخصص بودن. البته باید بگم اصلا شناختی ازشون نداشته و ندارم. فقط از یکی از دوستان شنیدم که مجردند.
نمیدونم چرا این اتفاق برای من افتاد. هرچی بررسی میکنم متوجه احساسم نمیشم. خیلی احساس عجیب و خاصیه.
درواقع اولین بار بود که این احساسو داشتم.( البته رفتار غیر عادی بروز ندادم که متوجه بشن )
محجبه نیستم ( خیلی حد وسط ) اما مقید به چارچوب‌های اخلاقی و نماز و روزه ام.
از وقتی این آقا رو دیدم نزدیک به ۳۰ روز میگذره. از اون روز واقعا تغییر کردم. اطرافیانم بهم میگن حالت خوب نیست یا حواست به جمع نیست. حتی حالت رفتاریم هم به کلی تغیر کرده. اون آقا که به احتمال زیاد اصلا من رو به خاطر ندارن. از طرفی این اختلاف ۱۵ سال هم عجیبه. اما برای من قابل هضمه، احساس بدی بهش ندارم. نمیدونم چرا از نوع صحبت و سوالات اون آقا احساس کردم ایشون هم به من علاقه دارن. البته شاید فقط صحبت هاشون بی منظور بود و من اینطور فکر کردم.
واقعا گیجم، لطفا نگین به اون آقا احساسم رو ابراز کنم چون با عقاید و غرورم جور در نمیاد.
روش های زیادی رو امتحان کردم که از یاد ببرمش اما نشد.
ممنون میشم اگر راهی دارین که خودشون یه جوری بیان سمتم یا اینکه کلا از خاطر ببرمشون بهم بگین.
