بچه ها امروز افطار الکی الکی با شوهرم دعوام شد. من کلا کم خور هستم زود سیر میشم گشنمم شه حتما یچی باید بخورم خودمو زیاد نگه دارم میترسم معده درد بگیرم سر همینم وقتی با شوهرم میریم بیرون کم میخورم چون از صبحش خب خونه بابام گشنم شده خوردم دیگه
حالا امروز هی گیر داد اذان دادن فلان چیز بخرم بخوریم از ده تا نه تاشو گفتم نه قاطی کرد گفت از اول عقدمون همینی انگار به مالم شک داری فکر میکنی خوردن نداره نکنه فکر کردی من حروم خورمو ...
منم گفتم چه ربطی داره ما الان عقدیم قبل دیدنت نمیتونم گشنه بمونم تا بیای میخورم خونه گشنه نمیام ک
اما بریم سرخونه زندگیمون همش خونه خودمونیم خوردن بیشترمم میبینی
دوباره گفت نه تو فکر میکنی فقط خودت مومنی منی که کاسبم نونم خوردن نداره فکر نکن نمیفهمم... دعوامون شد
خیلی ناراحتم اصلا موندم چرا اینارو گفت من مذهبی تر هستم اما اونم اهل نماز روزست نمیدونم چرا اینطور گفت گیجم اصلا
چه کار کنم؟
هر شب بهم پیام شب بخیر میداد امشب نداد
نمیخوام کش پیدا کنه
اما خب الکی گیر داد نمیخوام من برم سمتش که فکر کنه درست میگفته
چکار کنم گیر افتادم