بچه ها سلام
امشب خیلی دلم گرفته فهمیدم اونی که تو مجردی عاشقش بودم داشتم تو عشقش میمردم اونم به من حس داشته
بابام تو روم گفت من بهش گفتم نه🤦♀️
حق نداری با دختر من خوب باشی بعد مامانش چند روز پیش گفت ما به زور نشوندیمش سر سفره عقدش مادرش قسمش داده که ابرو ریزی نکن میخواسته نیاد سر سفره عقد با اینکه با زنش دوست بودن اما خوب اونم مجبور شد نمیدونم چیکار کنم حالم خیلی بده الان هر دو ازدواج کردیم ولی وقتی میبینمش واقعا قلبم درد میگیره اینکه الان فهمیدم حسمون دوطرفه بوده حالمو بد تر کرده چیکار کنم از فکرش درام؟ فامیل هم هستیم کمو بیش همو میبینیم🥲💔
چرا به خوده من تو مجردیامون نگفت اخه😭🤦♀️
اون زنش سریع بچه هم آورد یعنی اون الان باباس یه اسمی نزدیک به اسم من گذاشت رو بچه اش ولی من بچه ندارم چیکار کنم واسه اینکه بهش فکر نکنم عذاب بکشم؟
فقط حرف منو اونایی که عاشق شدن میفهمن من با تمام وجودم قبطه میخورم به کسایی که با عشقشون ازدواج کردن.....♥️🙃