اولین عید ازدواجم بود
خونه مادرشوهر بودیم
شالم باز شد تا ته رفت تو سرکه هفت سین😑
اومدم ب عمم بگم به عمو داوود سلام برسون گفتم به عمه داوود سلام برسون😂
عید نو داشتیم کلی مهمون داشتیم یارو اومد بگه ظهرتون بخیر گفت شبتون بخیر
همین سر صبح اومدم به مامانم بگم دیر و زود نداره که گفتم زید و دور نداره که😂💔
تو جمع زنونه به بشقاب گفتم ک‌صقاب😐
رفته بودم عروسی دوستم ، بعد که رفتم پیشش بهش تبریک بگم ،یهو خودش هول شد گفت مبارک باشه🤣🤣🤣
یعنی مردم تا تونستم جلوش نخندم
یه بار داشتم تو خیابون با دوست پسرم تلفنی دعوا میکردم
داد میزدم میگفتم من فقط حضوری میام چتی و تلفنی نیستم🤣🤣🤣🤣🤣
منظورم این بود من فقط حضوری میام تا مشکلمون رو برطرف کنیم چت و تلفن حرف نمیزنم🤣🤣🤣🤣
اسی ببخشید ولی از بی مزگی سوتی هات بیشتر خندم گرفت تاخنده دار بودنشون🤣
من و برادرشوهرم در مورد گوشت کوسه ی سفید بحث میکردیم که مکروهه یا حرامه اخر گفتیم سرچ کنیم گوشی دست من بود تا سه حرف اولشو تایپ کردم فورا دستم رفت رو سرچ کل صفحه مثبت هجده شد 🤣🤣🙉🙉برادشوهرمم نمیدونست بخنده یا به روش نیاره خیلی خجالت کشیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
