چند سال پیش یکی از اقوام که منو دوست داشت ومنم دوسش داشتم اومد بهم ابراز علاقه کرد و میخواست نظره منو بدونه که پا پیش بذاره منم اوکی بودم ولی بعد یمدت الکی روابط خانوادگیمون بهم خورد بدونه هیچ دلیله خاصی... بعدش یه خواستگار از اشناهای دورمون داشتم مشابه همین قضیه پیش اومد خواستگاری اومدن همچی اوکی بود یهو همچی بهم خورد و خودم بهمش زدم اینبار حس میکنم طلسمی چیزی شدم طبیعی نیست
بجز این دومورد ک گفتم خواستگارای زیادی داشتم که خیلیارو ندید رد کردم یا اگه اومدنم خوشم نیومده کلا ب جنس مخالفم بی اعتمادم
بجز اینا هرموقع میخوام یکاریو شروع کنم الکی الکی سنگ جلو پام میفته حس میکنم طبیعی نیست کسی از شما بوده همچین مشکلاتی داشته باشه بااینکه اعتقادی ب دعانویس و اینا ندارم ولی حس میکنم لازمه پیشه دعانویسی چیزی برم اگ میتونید راهنمایی کنید خواهرانه