من تاازحموم اومدم بیرون دیدم اماده شده عطرزده شارژرش هم برداشته اسنپ گرفته بعدمیگه اماده شوتابریم اخه خودش میدونه من تااماده شم نیم ساعت میشه اونم تازه ازحموم اومدم بیرون یعنی خودش نمیدونه تازه سرسفره بودیم گفتم به مامانت بگوفردامیام امروزکاردارم گفت باشه ولی بعدش این ماجراروداشتم
[QUOTE=281513002]خب بهش میگفتی با لحن خوب[QUOTفایده نداره تازه میگه ناراحتی میام وسیله هامم میبرم خونه مامانم زندگی میکنم گفتم یاعلی همین الان بیابرو دیگه خسته شدم سنی ندارم ولی دلم دیگه نمیخوادش خسته شدم😭😭
اره دقیقاخودمم همین مدنظرم هست چون اینجوری بهتره بهش روبدی فردابایه بچه هم همین بلاهاسرم میاره بایدازالان درست بشه بخداسنم خیلی کمه ولی درکم زیاده تحمل این همه حجم ازغم رونمیتونم تحمل کنم به اندازه کافی اذیت شم شخصیتم خوردشده دیگه نمیذارم
برای خودت وقت بزار نزار فک کنه حال خوبت فقد ب اون بستگی داره اعتماد بنفستو بالا ببر و حتی شده الکی جلوش شاد باش و پر انرژی ولی بهش رو نده یه مدت زیاد محلش نده مردا تازه وقتی بی محلی میبینن می‌فهمن ک قبلن باهاشون خوب بودی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
