تو تاپیک قبلم موضوع دعوامون هست ،خلاصه بگم رفتیم خونه مامانش ناهار قرار بود شام بریم خونه مامانم و مادربزرگم که بغل همدیگن
بعداز ناهار مامانش گفت بریم خونه خالش ساعت ۴بودیم (برادرشوهرمو خواهرشم بودن )بعد مادرش حاضر شد اومد گفت شماام که میاید ؟قبلش به شوهرم گفتم میخوای بری گفت بریم یسر بزنیم بیایم ،گفت باشه ،به مادرشم گفت فقط زود بریم ما کار داریم مامانش گفت چقدر هولی من میگم فلانی هوله(برادرشوهرمو میگفت)
خلاصه رفتیم بعداز اونجا مامانش با برادرش هماهنگ میکردن که برن خونه اون یکی خاله ،من پیش خودم گفتم لابد مادیگه نمیریم دیر میشه و ...( شوهرم میگه به منم گفت و هماهنگ کرد من که ندیدم )
دم در که داشتیم برمیگشتیم برادرشوهرم اینا جلوتر رفتن ،خواهرشوهرمم داشتن حرکت میکردن ولی هنوز نرفته بودن ،مادرشوهرم اومد سمت ماشین ما دوتا ظرف اش دستش بود گفت شماام که میاید (چون با ماشین ما اومده بود دخترم گیر داده بهش 😏)من قبلش تا مامانش بیاد به شوهرم گفتم نه دیگه دیر میشه دوساعت طول میکشه و ...
مامانش که اومد گفت شماام که میاید شوهرم من من کرد من گفتم نه دیگه دیر میشه میخوایم بریم خونه مامانم گفت نیم ساعت میشینیم میایم (همیشه همینو میگه بعد دیگه بلند نمیشه)
مامانش رفت بدو بدو تا دخترش نرفتن برسه به اونا سوار ماشینشون بشه ساعت ۶ بود
بلاخره ما رفتیم خونه مامانمو مادربزرگم البته توراهم شوهرم غر میزد حالا میرفتیم من گفتم باشه اگه میخوای برو و منم غر زدم کلی که اره اونا برا ما برنامه میریزن انگار نه انگار ماام ادمیم برنامه داریم و .... ولی رفتیم خونه مامانم و مادربزرگم (برا مامانم کیکم گرفته بودم تولدش بود)
بعداز اون سه رووووز قهر اعصاب خوردی نه اون صحبت کرد نه من
خلاصه من گفتم جهنم پیش قدم شدم صبحانه درست کردم و ... با اینکه دلم پر بود ولی بهش گفتم که این فقققط چون دلم تنگ سده بود همین اولش اوکی بود وخوب بود
دیدم اوووه اون چه شاکیه
میگفت مادرم اومد سوار ماشین بشه تو ردش کردی شاید منظورت بی احترامی نبود ولی ظاهرش اینو نشون داد با اون سنش اومد تو ردش کردی که نه ما نمیایم هول شدی که بری خونه مامانت حالا چی میشد یه ساعت اینورتر ،اکه من اینکارو با مادرت میکرد تو منو سرویس میکردی و ..
بعدم من با خالم اینا راحت نیستم توام راحت نیستی با اینا میرفتیم تموم میشد راحتتر بود
بعدم تا اونجا کلا یه ساعت بیشتر طول نمیکشید رفتن و اومدنمون
خلاصه دیدم اون دلش پرتره
بنظرتون حق با من بود یا اون ؟