2777
2789
عنوان

خیلی بده 😔

689 بازدید | 33 پست

میخوام از خودم بگم خب من الان تازه شده ۲۱ سالم و ۴ سال و خورده ای تو رابطه باهاش بودم 😔

روزای خوب و بد داشت 

چند وقته خواستم اینجا تاپیک بذارم این قضیه رو اما نمیشد دلم نمیومد 😔

یه بارم یکسال و نیم پیش کات شد اما دوباره ۳ ماه بعدش با مشاوره رفتن و اینا دوباره شروع شد رابطمون و شکل گرفت، همه چی دوباره خوب شده بود اما تا ۸ تا ۱۰ ماه پیش که اون سرد شد آروم آروم و از اونجا شروع شد منشاء سرد بودناش رفته رفته باهام بد و سرد شد من خیییلی تلاش کردم خوب بشه یعنی هر روشی رو امتحان کردم که خوب بشه، هم مامانم باهاش حرف زد هم با خواهرش حرف زدم هم با مامان خودش حرف زدم 

آذر ماه بود، گاهی قهر کردم درحد یکی دوروز سه روز اما هیچ نیومد سمتم بگه چته چه مرگته چرا جواب نمیدی و قهری اصلا پی گیرمم نشد خودم دوباره برگشتم چون دلشو نداشتم نباشه 🖤 دو سه بار همینطور قهر کردم ببینم پی گیرم میشه یا نه که دیدم نه بابا 

بعدش یه موقع دیگه بهمن ماه بود درحد یک هفته ده روز هیچ خبری از هم نداشتیم فقط چند روز بعدش اومد به مامانم گفت به مریم بگید بیاد بریم پیش روان شناس منم از اونجایی که امتحانات دانشگاهم بود با خودم گفتم چند روز دیگه تموم میشه امتحانم اونجا میریم چون هرروز امتحان دارم 

خلاصه به خودمم مسیج زد و بهش گفتم چند روز دیگه میریم گفت باشه اون چند روزم گذشت و از هم بی خبر بودیم 🖤


هستید بقیشو بگم ؟

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

واقعا باورم نمیشد چطور دلش میاد حتی اون چند روزم ازم بی خبر باشه همونطوریش یک هفته بود ازم بی خبر بود بازم ادامه داشت تا چند روز گذشت روز امتحان آخریم بود خیلی اصرارش کردم بیاد پیشم همو ببینیم چون دلم دیگه واقعا داشت از حرفایی که تو دلم مونده و نمیتونم بهش بگم میمرد

باورتون میشه خیلی از امتحانامو گند زدم چون تو دوره امتحانام یک لحظه آرامش نداشتم و نبود کنارم حتی یکی از درسامم افتادم لعنت بهم 😔

من خییییلی عاشقش بودم و هنوزم ... که کلی تلاش کردم خوب بشه همه چی اما نشد و فقط تحقیر کرد منو و کلی فحش بهم به من جلو من تو مسیجا به خواهرم و مامانم فحش هم داد و میداد کلا از این فحشا منم عصبی میشدم میگفتم خودتونید خفه شو

خب بگذریم ادامه رو بگم ...

خلاصه بعدش اون روز که آخرین امتحانم بود از دانشگاه اومد دنبالم با کلی فحش که بهم داد تو مسیجا یکم قبلش اما اومد و یادمه بهم گفت پولی چرا بیام پیشت ... 💔🙃

اما بالاخره اومد و کل حرفامو زدم بهش من فقط میخواستم تکلیف مشخص بشه یادمه اون شب که یک ساعت بودیم نه بهم نگاه کرد تو صورتم نه حتی دستمو گرفت انگار نشسته بودم داخل یه تاکسی غریبه یا اسنپ هعی خدا

من همه حرفامو بهش زدم اون شب و اون فقط گوش می‌کرد و چیزی نگفت دیدم نگام نمیکنه اصلا منم همینطور که حرفامو میزدم به شیشه ماشین کناره خودم خیره شده بودم و حرفامو میزدم

بعد از ۳ هفته دیده بودمش واقعا فکر میکردم حداقل دستمو بگیره ولی هعی ...

موقع زدن حرفام خییییلی داشت گریم میگرفت اما بدجور جلو خودمو گرفته بودم که دیگه پیشش گریه نکنم و بغض کردم چند بار

وقتی رسیدیم جای خونمون دیگه گفتم خب الان دیگه حرفامو زدم به چه نتیجه ای رسیدی من دیگه واقعا از برج ۹ دارم بلاتکلیفی میکشم از قبل اونم سردی تو از برج ۲ با من سرد شدی آخه چیکار کنم من دیگه تکلیف رو معلوم کن

گفت هنوز امیدی هست برو وقت بگیر میریم پیش روان شناس گفتم باشه خلاصه پیاده شدم از ماشین از اونطرفه بلوار چون خونمون حاشیه خیابونه و رو به رومون بلواره مثل همیشه از اونجا پیاده شدم دور زد اومد از جای خونمون رد بشه بره خونشون ولی دیگه صبر نکرد ببینه میرم خونه بعد راه بیوفته بره گاز رو گرفت سریع رد شد نگاهم نکرد حتی

داخل ماشین بهش گفتم من خب هرزه ام که همش بهم میگی هرزه ... عذر میخوام بچه ها ج... بهم میگی همش از وقتی سرد شدی 😔 

گفت خب هستی دیگه مگه نیستی ؟ گفتم ماه هاست این حرفتو بهم میزنی چی ازم دیدی واقعا چی ؟ چی تو موبایلم دیدی ؟ کی شده حتی با یکی از همکلاسیای پسرم گرم بگیرم نامرد 😔 من حتی شماره یکی از پسرای دانشگاهو ندارم بعد تو میگی خیانتکارم؟؟؟ 

ادامشو مینویسم 

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️

خلاصه همه حرفش این بود که من بدم و اینا گفتم ببین یکی بخواد خیانت کنه اولین گندی میزنه از موبایلش شروع میشه خب ؟ بیا من پرینت شماره هامو بهت میدم من اگه بدی کرده باشم معلوم میشه بیا هم من پرینت خط هامو الان میدم هم تو بده بالاخره منم باید بدونم توکه اینقدر بهم شک داری این مدت شاید خودت خیانت کرده باشی ... گفت نه من نمیدم تو خر کی هستی من پرینت هارو بدم ؟ میریم پیش مشاور اگه گفت باهم باشین بعد میدم منم گفتم باشه عیب نداره 

یادمه اون شب که اومدم خونه رفتم سایت و نوبت گرفتم اولین نوبت واسه ۳ روز دیگه بود و نوبت رو گرفتم و بهش خبر دادم گفت باشه گفتم از هم خبر داشته باشیم تو این ۳ روز باقی مونده که بریم پیش روان شناس یا نه ؟ گفت نمیدونم منم دیگه بیخیال شدم به قدر کافی خورد شده بودم 

 فردا بهش گفتم خیلی دوستت دارم اونم گفت منم دوستت دارم 

همین دیگه 

 بعدش که نوبتمون بود اومد خودش درمانگاه و رفتیم حرف زدیم سوال هایی ازمون پرسید  روان شناس و بعدش چیزایی گفت که ۶ ماه دیگه وقت هست باهم باشید چون رابطه طولانی شده دیگه باید به فکر ازدواج بود منم گفتم جلسه پیش یکبار خودم تنها اومدم خودتون که میدونید ایشون واسه ازدواج بهونه میاره و همش میگه طلاقه هنوز ازدواج نشده میگه طلاقه 

خلاصه بعدش من رفتم بیرون ۱۰ دقیقه باهم حرف زدن و بعدش اون اومد بیرون و دیگه آخر تایم بود گفت یه روز باید تنها بیای باهم دوتایی حرف بزنیم بدون اون بیا حتما و قبول کردم گفتم حتما میام تا حرف بزنیم من و شما دوباره 

دقیقا فردای اون روز ولنتاین بود و ما نرفتیم بیرون حتی واسه ولنتاین من گفتم نریم چون سال دیگه ممکنه جوری که پیش میره باهم نباشیم چرا بریم خاطره بسازیم که سال دیگه مثل امسال که یاد سال پیش میوفتم حسرت بخورم سال دیگه هم حسرت امشبو بخورم ؟ 

گفت باشه فقط همین 

و جلسه که تموم شد منو رسوند خونه خالم دوباره اون شبم نه بهم نگاه کرد تو چشمام نه دستمو گرفت بازم انگار دوتا غریبه ... 🖤

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️
باهاش رابطه داشتی ؟؟دلیل فحشای بدش میتونه این باشه 

نه کلا ۸ ماه بعد از دوستیمون که می‌گذشت فهمیدم خیلی بد دهنه و از اونجا شروع شد حرفای بدش و باهاش قهر کردم چند روز بعدش اومد کلی اصرار کرد و قول  داد دیگه نمیگه اما خب بازم شروع کرد ... حتی یکسال و نیم پیش هم که کات شدیم دلیلش همین بد دهنیاش و سرد شدناش بود 😔 

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️
نه کلا ۸ ماه بعد از دوستیمون که می‌گذشت فهمیدم خیلی بد دهنه و از اونجا شروع شد حرفای بدش و باهاش قهر ...

شاید گذشته سختی داشته و الان یکمی عصبیه...

باهاش تا جایی که میتونی مهربون باش و ببین دوستت داره؟

نه کلا ۸ ماه بعد از دوستیمون که می‌گذشت فهمیدم خیلی بد دهنه و از اونجا شروع شد حرفای بدش و باهاش قهر ...

افرینن اگه ازتم سواستفاده میکرد خیلی اوضاع بدتر میشد ولی جدی این ادم مناسب نیست حالا هر چقدم درد بکشی گریه کنی امتحاناتو خراب کنی باید قبولش کنی این واقعیتو بکن بندارش دور 

  

اون شبم گذشت دیگه به هم مسیج میزدیم اما اون چند ماه بود که حتی آنلاین نمیشد چت کنیم میگفت حوصله ندارم 

زنگ نمیزد حرف بزنیم میگفت حوصله ندارم 

دیگه پیشمم که چند ماه بود کمتر میومد 

چند روز گذشت بحثمون شد بدجور باز دوباره بهم تهمت زد تهمت خیانت کردن ... 

باورم نمیشد یک هفته گذشت دیدم نه هیچ خبری ازش نیست داشتم میمردم جدی جدی گفتم دیگه رفته چه قدر ازم متنفره خدا میدونه من پا شدم رفتم دوباره پیش روان شناس گفتم کات شده گفت معلوم بود همینطور میشه مریم تو عاشقی تو راه انسانانه رو میری اما اون نه 

اون یه دختر میخواد شاد باشه همش بگه بخنده باهاش و حرف از ازدواج نزنه اما بهم گفته مریم چند وقته میاد پیشم گاهی گریه میکنه پیشم منم گفتم خب دلیلشم گفته ؟ دلیلش سردیاش بوده وقتی سرد شدناشو میدیدم بهش میگفتم و اون به خودش نمی‌آورد من از چیزایی بهش میگفتم که اذیت میشدم 😔 چون واسه ازدواج دیگه منو می‌پیچند هی میگفتم خب جدی بشه دیگه واقعا یه مامانتو اوردن خونمون و آشنا شدن باهاش و بیاد خونمون یه چایی بخوره واقعا مگه چه کاری داره ؟ ما که از اولش قصدمون ازدواج بود حالا دیگه چی شده پس 😔 

گفت میدونم ولی اون حالا حالا ها ازدواج نمیخواد فقط دوستی میخواد منم گفتم چند ساله آخه دیگه خودتونم گفتید طولانی شده رابطه 

گفت درسته الانم میگم طولانی شده و اینم میدونم اون نمیخواد ازدواج رو ولی میتونی اگه فعلا خودتم به فکر ازدواج نیستی هنوز باهاش باشی ولی آخرش دیگه معلوم نیست چی بشه و ... 

( حالا خودم فهمیدم نه ازدواج رو خواست نه پیش من بودن رو )

همون روز دوباره رفتم سراغشو گرفتم بهش زنگ زدم گفتم الان از پیش روان شناس اومدم من هنوز میخوام پیشت باشم و فهمیدم چی اذیتت میکرده گریه های من و گفتن حرفم واسه ازدواج 😔 ولی باشه اگه نمیخوای من دیگه حرفی فعلا دراین باره ها نمیزنم گریه هم دیگه نمیکنم پیشت 

گفت باشه گفتم باشیم پیش هم ؟ گفت باشه 

اما همشششششو با سردی گفت بدون یه کلمه محبت آمیز 

خلاصه که یک هفته دیگه ام به طور فقط چت از پیام رسان داخلی باهم بودیم اما به هیچ عنوان نیومد تلگرام که مثل قبلا ها چت کنیم آنلاین هم کلا نمیشد و نیومد پیشم منو ببینه یادمه تو اون چند روز ۵ ساعت رفت فقط تعمیرگاه ماشین رو ببره تعمیر کنه و فاصلش با من ۱۰ دقیقه بود اصلا نیومد پیشم با اینکه من طی اون چند روز  خیلی بهش گفتم یه شب همو ببینیم دیگه خیلی وقته باهم خوب نبودیم فقط میگفت باشه و نیومد 

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️
شاید گذشته سختی داشته و الان یکمی عصبیه... باهاش تا جایی که میتونی مهربون باش و ببین دوستت داره؟

آخرشو بخون الان مینویسم متوجه میشی یکم دیگه که چی شد ... 

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️
افرینن اگه ازتم سواستفاده میکرد خیلی اوضاع بدتر میشد ولی جدی این ادم مناسب نیست حالا هر چقدم درد بکش ...


رابطمون درحد بدون دخول بوده هیچ آسیبی بهم نرسیده 

اون کات کرد باهام 🖤 ۲۰ روز بیشتره 

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️

یک روز مونده به آخر بود همون روزی که تعمیرگاه بود دیدم اون نیومد بازم منم از دانشگاه رفتم خونه نزدیک خونه ما یه داروخونه هستش رفتم برا خواهرم ویتامین بخرم رفتم بگیرم بهش گفتم اونم تازه تازه رسید خونشون، گفت چیه رفتی کاندوم بخری واسه دوست پسرت؟ وای خدا این حرفشو دیدم چشمام تار دید تعجب کردم گفتم خدایاااااااا مگه چیکار کردم ؟ گفت خب امشب که شب جمعه هستش توهم که کلاس بعدیت کنسل شد منم که امشب سرکارم میخوای بری پیش دوست پسرت ... 

گفتم لعنتیییییی بیا اسکرین میفرستم از مسیج خواهرم برو ببین توکه آن نمیشی چت کنیم ولی بیا اسکرین منو ببین که خواهرم گفته ویتامین میخواد گفت برو بابا 

گفتم لعنت بهت شک داری خب شب زنگ بزن منکه همیشه موبایلم رو صداست شب سرکاری زنگ بزن از خواب بیدارم کن مثل همیشه لوکیشن میفرستم اگه خونه نبودم هرچی خواستی بگو گفت برو بابا 

فرداش یعنی روز آخری بود که باهم بودیم یه مشکلی واسش پیش اومده بود دیگه بهونه داشت که نتونه بیاد پیشم همو ببینیم با اینکه بازم گفته بود میام امروز اما نیومد و حتی به جایی رسید که به خاطر قرص خریدن اومد داروخونه ای که جای خونمون بود و من روز قبل اونجا بودم یعنی دقیقا ۲ دقیقه با من فاصله داشت حتی بازم نیومد بگه بیا نیم ساعت همو ببینیم برگشت رفت بازم جای خانوادش 😔🖤💔 عصر همون روز منم گفتم ببین حتی امروزم نیومدی یک هفتست منو مسخره کردی واقعا که ببین فقط فهمیدم اینو چه قدر ازم متنفره باشه باشه برووووووو داخل چند تا مسیج این حرفامو گفتم که بهم اهمیت ندادی با اینکه یکم باهام فاصله داشتی این یک هفته فقط دنبال کارای خودت بودی ولی تا من گفتم پیش هم باشیم گفتی حوصله ندارم آمادگیشو ندارم ببینمت و ... هه 

داخل چند تا مسیج آخرم که اونارو گفتم  داخل جمله آخرم مینوشتم که خداحافظ این دیگه آخرین مسیج منه و خدانگهدار 

فحش میداد و بعدش یهو اومد نوشت از اونوقت هزاربار میگی آخرین مسیج نمیدونم چرا آخریشم نمیاد ... 

دوباره چشمام تار شد از این حرفش و مردم قلبم شکست 💔🖤

همانا که خودمان باعث رنج یا خوشبختی هستیم❣️
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  13 ساعت پیش