عزیزکم نازنینم یادمه پارسال همین موقع ،لحظه شماری میکردم برای اومدنت ...خودمو هلاک کردم تا خدا یه دخمل گل بهم بده و خدا هم بعد از مدتها ارزو مو براورده کرد ،کلی درد کشیدم تو یه بیمارستان بد اما می ارزید چون تو میخواستی بیای اومدی چراغ دلم روشن شد انگار خدا منو از ته یه چاه خیلی عمیق کشید بیرون و بهم زندگی دوباره داد اما از روز دوم تولدت فهمیدم که قلبت مشکل داره و از همون شب تا الان کلی پیر شدم .میدونی ارزوی امسالم چی بود؟فقط سلامتی تو و بس .خدایا اگه تو بخوای میشه حتما.به دخترم کمک کن و عاقبت بخیرش کن .سلامتی همه کوچولوها🌹