امروزشوهرم از سرکار اومد گفت انقد خسته ام که شب میخابم خودت و بچه ها سال تحویل رو جشن بگیرید بعد همکار شوهرم بهش زنگ زد وشوهرم باماشینش رفت بیرون تا ۲ ساعت نیومد خونه وقتی اومد گفت این دوساعته دارم با همکارم و زنش و خانواده ی زنش خرید میکنن و دنبال هفت سین میگردن حالا هفت سین پارسال رو بده بهشون بدم منم با اخم گفتم معلوم نیست کجایی چکار میکنی بعد هفت سین رو برداشت و رفت بخدا این ماه ۶ میلیون داده ماشین رو تعمییر کرده حالا زورم داره دوساعته داره با همکارش و زنش میگرده تو خیابون هنوزم خونه نیومده دخترم گفت مامان عیده دعوا نکنید توروخدا .حالاچطور رفتار کنم تو این ماه هر بار بار این همکارش کاری داشته باشه خرید و چیزی براش انجام میده تو خیابون بودیم رد شدیم گفت این دکتر زنان زن رفیقمه اوردمش