قبل ازدواج که یه پا رفیق باز کامل بود اونجوری که میگن تا ۳شب هم با دوستاش بود
الانم که ازدواج کردیم بازم هی به یادشونه از لحن اونا استفاده میکنه از سر کار که تموم شده به اونا زنگ میزنه به جای من سر کار وسطش که به پیام من نمیتونه جواب بده به اونا زنگ میزنه
ادا اصول در میاره وقتی با اونایت
هفته ای هم سه دو بار پیش اوناست سه چهار ساعت بعد میاد بهم میگه تو محدودم میکنی من میخوام حداقللل به روز در میون برم
همشونم که مجرد و …
خسته شدم شاید باورتون نشه ولی سر این موضوع دعوا های خیلی بدی هم داشتیم ولی خوب نمیشه
چیکار کنم بریدم دیگه تا کی اخه؟😫