خانماچه کاری (چی وکی) برای نجات از بی پولی موثر بود براتون ؟
دلم گرفته من 5 ساله ازدواج کردم 1 سالم نامزد بودم من ازبرای پوششم حساس بودم حالا نمیگم آنچنانی بود ولی خب سعی میکردم لباس خوب بپوشم (بخدا بعضی وقتا میشد که از خواهرو دوستام لباس قرض کردم تا مثلا اقوام شوهر نگن بهش نمیرسن و اینا) از همون نامزدی شوهرم خیلی ساده بودو گوش به حرف مادرش میداد حالا چون من مدل به مدل میپوشیدم اسم منو گذاشته بودن ندید بدید هرچی میبینه میخاد و ولخرج تیکه مینداختن چن بار اتفاقی شنیدم که به شوهرم میگفتن به زنت رو نده وگرنه دارو ندارتو به باد میده نزار از حساب کتابت سر دربیاره گذشت و اومدیم خونه خودمون بماند که شوهرم نه پول تو جیبی میداد و آنچنان به خورد وخوراکمون میرسید من تو این 5 سال فقط یک بار 2 کیلو گوشت خریدم البته شوهرمم کارگر بود و نمیرسوند نه که نخواد بخره ...پولشو نداشت مستاجر بودیم تو خونه درب و داغون بدهی بالا آورده بود بدون مشورت 20 ملیون مجبور شدم النگومو بفروشم بدم پای بدهیش و...(اینارو گفتم که بگم کلی سختی کشیدم ) خب چون پول نداشتیم بچه هم نمیتونستیم بیاریم ..خواهر شوهرم دوسال بعد ما عروسی کرد شوهرش مکانیک بود خیلیم کاری بود و عاقل مث شوهر من بچه ننه نبود همون نامزدی خونه خرید خواهر شوهرمم زیاد به لباساش اهمبت نمیداد ینی مجردم بود همین بود ...طلاهاش دقیقا عین طلای من بود نه کم تر نه بیشتر ..خلاصه الان خواهر شوهرمو تو یه برنامه پیدا کردم پشت سر من نوشته به حرف هیچ کس تو زندگی اهمیت ندین مثلا الان من تو نامزدی و اینا اصلا از همسرم لباس اینا نخاستم خیلی کم خرج بودم همه منو مسخره میکردن حتی زنداداشم (به خداوندی خدا که من اصلا مسخرش نکردم )ولی الان من سه سال ازدواج کردم کلی طلا گرفتم که عروسیا هر روز یه مدل میندازم خونه و ماشین دارم شرایط زندگیم از همه مخصوصا زنداداشم که حالا محتاج کرایه خونشه بهتره ...طلاهاشم داده برای بدهی شوهرش....دلم شکست خب مگه دست منه که طلامو دادم بابت بدهی یا اجاره ام ...هر چقدر نشستم فک میکنم که من کجا کم گذاشتمو ولخرجی کردم که روزگارم اینطوره به نتیجه نمیرسم باور کنین تو خوردو خوراک از من کم خرج تر فک نکنم باشه من 2 سال بود یه کرم نداشتم بزنم صورتم (تقصیر من چیه شوهر اون وضفش خوبه داداشش کارگره مگه خواهر شوهرم تلاش کرده طلا خریده یا ماشین )همینطوری اشکم داره میریزه حامله ام هستم دلم برا بچم کبابه