بچه ها من ۹جلسه رفتم آموزش رانندگی بعد خوردیم ب تعطیلات، پریروز شوهرم اصرار کرد ک بیا بیشین سمت خونه تمرین کن، من خیلی بد عمل کردم و گفت تو هیچی یاد نگرفتی و... منم گریه کردم گفتم ادعایی ندارم ک چیزی بلدم.واینکه با ماشین مربی انگار راحتتر بودم تا شوهرم، امروز دوباره گفت بیا خیابون نزدیک خونه بشین،منم وسوسه شدم نشستم و متاسفانه به ۳دقیقه نکشید ک تصادف کردم و سر سه راهی کوبیدم ب یه ماشین صفر😭😭😭 سپرش شکست و ماشین خودمون خیلی خسارت دید چراغ و سپر و ...
حالم خیلی بده چون ترمز با گاز قاطی کردم از هولم...
دیگه متنفرشدم از رانندگی ، من تحصیلاتم بالاست ولی متاسفانه تو این زمینه یه احمق بی دست و پای بی اعتماد بنفسم😔😔😔همش خودمو شوهرمو سرزنش میکنم ک چرا اینکارو کردیم