سلام ممنون که اومدین
من و مادرشوهرم اینا تو یه حیاط زندگی میکنیم اینجوری که از وسط دیوار داره ولی اندازه یه در بازه،در خونمون هم از دو طرف هم باز میشه منم نمیتونم که دم به دقیقه قفل کنم دوتا بچه هم دارم .
مادرشوهزم اصلا در نمیزنه یکدفعه میبینی درو باز کرد و اومد تو خونه اصلا آسایش ندارم از دستش،امشب ساعت ۱۱تو حال کنار شوهرم نشسته بودم پسر کوچیکم و شیر میدادم ینی تو بغلش بودم به خدا یه جوری درو باز کرد اومد تو خونه که من دیوونه شدم یه لحظه.برگشته میگه چی شده منم با عصبانیت گفتم مگه قراره چیزی بشه دید من عصبیم گفت چراغتون روشن بود گفتم ببینم چرا😐به خدا عقل ندارع دیوونست منم دیوونه کرده
بعد رفتنش با شوهرم دعوام شد گفتم چشمت روشن قبلاً روزا یه دفعه ای میومد ازین ببعد نصف شب میاد لختمونم میبینه
تروخدا بگین چیکار کنم درم که قفل میکنم میگه چرا قفل کردی